یه نور کوچولو

عزیز مامان

سلام مادر این اولین نامه ای که برات می نویسم هر روز باهات کلی صحبت می کنم . از وقتی اومدی پیشمون یه زندگی جدید بهمون دادی. تا حالا این قدر مواظب خودم نبودم . یه کم باهات دردودل کنم؟ ؟؟؟ دلم برای بابات خیلی تنگ شده. وقتی پیشمونه خیلی احساس امنیت می کنم. ولی ما با همدیگه باید حسابی مواظب خودمون باشیم تا وقتی بابایی برمی گرده پیشمون، حالمون خوب خوب باشه و بریم کلی خوش بگذرونیم. عزیزز مادر الان تقریبا 12 هفتهته .فکر می کنم کلی مشغولی و سرت خیلی شلوغه . امروز روز مادره حس خیلی قشنگی امروز داشتم. یه حس جدید یه نقش جدید و تویی که عاشقتم دوست داریم عزیزم  خیلیه خیلی       ...
11 ارديبهشت 1392
1